باید حرف زد
اینجا رو ببین. آدماشو باش... خاطراتش رو! یادش بخیر. انگار همه مردن.
گمون میکنم باید همچنان گفت. با همه. همه جا.
سلام دوستهای قدیمی. سلام عشقهای قدیمی. سلام ایجهان پیش از راز و امیرحسین. سلام ای احساس ناامنیهای عاطفی جوشان و خروشان که گذشتید. سلام ای جوانی هر روز در گذر.
گمانم بازم برگردم اینجا.
+ نوشته شده در یکشنبه هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 16:6 توسط دزیره چهاردولی
|